چرا باید زودتر پخش زنده را شروع کنید!
در عصری که فناوری، پیشرفتهای جدید و مهیج را با روندی سریع به ما عرضه میکند، نپذیرفتن فناوریهای جدید و درخشان در ابتدای ظهورشان، اقدامی معقول بهخصوص برای صاحبان کسبوکار است.
این بهترین نوع مدیریت ریسک است. افرادی که در همان ابتدا از یک فناوری استفاده میکنند، در صورت موفقیت فناوری از مزایای آن بهرهمند میشوند، اما در صورت شکست آن، همهچیزشان را از دست میدهند.
کمی شک و تردید میتواند مانع ریختن پول کلان در شبکه اجتماعی بزرگ بعدی شود که هرگز موفق نخواهد شد، اما در عینحال میتواند مانع سازگاری فروشگاه فیزیکی شما با روند جدید خرید مشتریان شود؛ زیرا فرایند جدید خرید از فضای آنلاین شروعشده و به فروشگاه فیزیکی ختم میشود. درنتیجه ممکن است مشتریان باارزش را از دست بدهید.
صاحبان کسبوکارها باید در اختصاص وقت، پول و توجهشان دقت کنند. اما وقتی میگوییم الان موقع آن است که سری هم به ویدیوهای لایو بزنید، بیراه نگفتهایم. حتی شاید این اقدام یکی از بهترین فعالیتهای کسبوکارتان باشد.
تولید ویدیو برای بازاریابی محتوا چقدر مهم است؟
چه ویدیو را استریم (پخش زنده) کنید، چه آن را بارگذاری کنید، محتوای ویدیویی قدرت جلبتوجه مردم را دارد. اگر میخواهید ببینید محتوای ویدیوهای لایو چقدر نتیجه میدهد، بهتر است ابتدا تصویر کلیتر را ببینید. اول باید ببینید انواع ویدیوها چطور در صنعت بازاریابی محتوا رقابت میکنند.
گزارش شرکت «ویزول» درباره بازاریابی ویدیویی در 2020 نشان میدهد سهم بازاریابانی که از محتوای ویدیویی استفاده میکنند از 61 درصد در سال 2016 به 87 درصد در سال 2019 رسیده است. امسال، 85 درصد بازاریابان برای بازاریابی از محتوای ویدیویی استفاده کردهاند که نسبت به سال گذشته کاهش ناچیزی داشته، اما از محبوبیت زیاد ویدیوها نمیکاهد.
این جایگاه برجسته ویدیوها اصلا تصادفی نیست. 92 درصد بازاریابانی که از ویدیو استفاده میکنند، آن را بخش مهمی از استراتژیهای خود میدانند، این عدد نسبت به 91 درصد سال 2019 یا 85 درصد سال 20 افزایش داشته است. 99 درصد بازاریابانی که از ویدیو استفاده میکنند میگویند که این کار را ادامه خواهند داد، اگرچه 92 درصدشان موافقاند که رقابت و سروصدای ویدیوها روزبهروز بیشتر میشود.
بااینوجود، ویدیوها برای افرادی که از آنها استفاده میکنند، نتیجهبخش هستند. 94 درصد بازاریابان معتقدند که محتوای ویدیویی برای توضیح محصول یا خدمت مفید است. 87 درصد میگویند محتوای ویدیویی به آنها کمک میکند تا ترافیک را به وبسایتشان هدایت کنند و 83 درصد میگویند که ویدیو به تولید علاقهمندان کمک کرده است. جالب اینجاست که 43 درصد بازاریابان میگویند محتوای ویدیویی در کاهش تماس مشتریان با بخش پشتیبانی بسیار موثر بوده است.
بازار استریمینگ ویدیو بسیار داغ است
بازار استریمینگ ویدیو بسیار بزرگ است و هرروز بزرگتر میشود. پیشبینی میشود که در شش سال آینده با نرخ سالانه 20.4 درصد رشد کند و در سال 2027 به 4.3 میلیارد دلار برسد. آموزشها و یادگیریهای شرکت (نه بازاریابی) موجب رشد بازار استریمینگ میشود.
استریمینگ ویدیوهای زنده چند مزیت مهم دارد که آن را برای تازهکارها جذاب میکند. چهار نفر از هر پنج بازاریاب که قبلا از محتوای ویدیویی در کسبوکارشان استفاده کردهاند، دانش فنی لازم برای شروع استریمینگ ویدیوهای زنده را دارند، اما ویدیوهای زنده حتی برای آنیک بازاریاب باقیمانده از 5 نفر که هنوز بازاریابی ویدیویی را امتحان نکرده هم جذاب است، زیرا:
یادگیری استفاده از استریمینگ اصلا سخت نیست و راهکارهای ارائهشده به کاربران بسیار ساده است.
سختافزار لازم برای این کار ارزان و در دسترس است و تنها یک تلفن هوشمند برای شروع استریمینگ کافی است.
همه به کانالهای ارتباطی دسترسی دارند و حالا دیگر همه شبکههای اجتماعی بزرگ خدمت استریمینگ زنده ارائه میدهند.
هزینه تولید این ویدیوها در مقایسه با تولید محتوای ویدیویی ضبطشده کمتر است.
بازار پررونق استریمینگ یکطرف ماجرا است و داشتن مخاطبی که مایل به تماشای کل محتوای استریمینگ باشد، بحث دیگری است. خوشبختانه، استریمینگ زنده مخاطبان مشتاق خود را دارد و مخاطب را حسابی با محتوا درگیر میکند.
مردم میخواهند ویدیوهای زنده بیشتری ببینند
اولین و بزرگترین پلتفرم استریمینگ یعنی پلتفرم توییچ متعلق به آمازون، ماهانه بیش از 5.5 میلیون پخشکننده فعال ویدیو دارد. آنها محتواهایی تولید میکنند که بهطور متوسط 1.9 میلیون بیننده آنلاین دارد و این کاربرها روزانه بیش از یک و نیم ساعت ویدیو تماشا میکنند. فقط باید بدانید که توییچ بر گیمرها تمرکز کرده و مانند سایر شبکههای اجتماعی برای بازاریابها و کسبوکارها مناسب نیست.
پس فیسبوک را در نظر بگیرید. مردم عاشق تماشای ویدیو در فیسبوک هستند. بیش از 80 درصد از 500 پست برتر فیسبوک در سال 20 پستهای ویدیویی بودند. همین مطالعه نشان میدهد كه پستهای ویدیویی 59 درصد بیشتر از انواع دیگر پستها مخاطبان را جذب میکنند.
وقتی فیسبوک لایو در 2016 راهاندازی شد، این محبوبترین شبکه اجتماعی جهان 50 میلیون دلار به 140 شرکت و فرد مشهور رسانهای داد تا برای این ابزار جدید محتوای زنده تولید کنند. دو سال بعد از معرفی این ابزار، فیسبوک بیش از 3.5 میلیارد ویدیو پخش کرده بود.
فیسبوک و آمازون شرط بسته بودند که ویدیوهای زنده موفق خواهند شد، زیرا مردم دوست دارند آنها را تماشا کنند. بر اساس گزارش «دفتر تبلیغات تعاملی» در مورد استریمینگ ویدیوهای زنده، تقریبا دوسوم مصرفکنندگانی که به دستگاههایی مانند تلفنهای هوشمند، تبلتها یا کامپیوترهای شخصی دسترسی داشتهاند، محتواهای ویدیویی زنده را تماشا کردهاند.
تقریبا نیمیاز آنها (47 درصد) میگویند که بیشتر از سال گذشته محتوای ویدیویی زنده تماشا میکنند. 52 درصد برای دیدن محتوای ویدیویی زنده سراغ پلتفرمهای اجتماعی میروند و 41 درصد آنها برای دریافت خدمات استریمینگ دیجیتال درجایی عضو شدهاند. وبسایتهای بازی با 33 درصد در رتبه چهارم هستند.
تماشای محتوای زنده معمولا با فعالیتهای اجتماعی، ازجمله ارتباط با افراد در رسانههای اجتماعی (چه کسانی که محتوا را تماشا میکنند و چه کسانی که تماشا نمیکنند) گرهخورده است. برندها با پخش ویدیوهای زنده، مشارکت مخاطبان را افزایش میدهند. حتی فیسبوک گفته که محتوای زنده شش برابر محتوای معمولی باعث مشارکت کاربران در این رسانه شده است.
نکته کلیدی این است که محتوای زنده محبوب مخاطبان است، زیرا باعث رابطه و تعامل میان آنها میشود.
بهترین رسانه برای استریمینگ رسانه فعلیتان است
شعار «کسبوکارها باید بهجایی بروند که مشتریان هستند» برای وبکست هم صادق است. اگرچه پلتفرمهای مخصوصی برای لایو استریمینگ در اختیار کسبوکارها است، اما مخاطبان هنوز هم برای دیدن محتوای ویدیویی زنده بیشتر سراغ رسانههای اجتماعی میروند.
بر اساس شاخص اسپروت سوشیال در سال 2019، ویدیوی زنده، روند معمول رسانههای اجتماعی است و 45 درصد مصرفکنندگان دوست دارند ویدیوهای زنده بیشتری از برند محبوبشان ببینند. 63 درصد بازاریابان هم در مورد مطلوبیت محتوای ویدیویی زنده در رسانههای اجتماعی با آنها موافقاند.
همه این آمارها خوب است، اما نشان نمیدهد که بهترین پلتفرم برای استریمینگ محتوای ویدیویی زنده کسبوکارتان کدام است. با توجه به شعار «همانجایی بروید که مخاطب هست»، برندها سعی میکنند سراغ پلتفرمهایی بروند که از قبل بیشترین فالوئر را در آنها دارند. 66 درصد مصرفکنندگان برندهای محبوبشان را در فیسبوک، 41 درصد در اینستاگرام، 35 درصد در یوتیوب و 22 درصد در توییتر دنبال میکنند.
صرفنظر از اینکه کدام شبکه اجتماعی را انتخاب میکنید، احتمالا افرادی هستند که دوست دارند ویدیوهای زنده بیشتری از شما ببینند و ازآنجاکه انتظار کیفیت ویدیوهای از پیش ضبطشده را ندارند، میتوانید ویدیوهای زنده را با صرف وقت و پول کمتر تولید کنید.
در حالحاضر، بازاریابی در رسانههای اجتماعی یک سرمایهگذاری چشمگیر برای کسبوکارها است. انتظار میرود که در 2020 هزینه تبلیغات در رسانههای اجتماعی فقط در ایالاتمتحده به 43 میلیارد دلار برسد که نسبت به سال گذشته 20.4 درصد افزایش داشته است. شروع فعالیت در یک کانال جدید هم میتواند مبلغ قابلتوجهی به این هزینهها اضافه کند. به همین دلیل کسبوکارها باید از همان کانالهایی استفاده کنند که قبلا بیشترین فعالیت را در آنها داشتهاند. باید از همان رسانههای اجتماعی استفاده کنید که بیشترین فالوئر را در آنها دارید.
همچنین نباید فقط به یک کانال لایواستریمینگ بچسبید. با استفاده از خدمات مالتیاستریمینگ، میتوانید همزمان و بدون تغییر زیاد درروند کار، چیدمان یا روش تولید محتوا، در کانالهای مختلف لایو بدهید. شاید این بهترین فرصت برای کسبوکارها باشد تا بدون صرف زمان بیشتر، میزان دسترسی افراد به ویدیوهایشان را افزایش دهند.
بازاریابان B2B هم باید به این قابلیت توجه کنند!
شاید فیسبوک، اینستاگرام، یوتیوب و توییتر محبوبترین شبکههای اجتماعی جهان باشند، اما اهمیت چندانی برای بازاریابان B2B ندارند. لینکدین یک شبکه اجتماعی برای استخدام، شبکهسازی کاری و بازاریابی بیتوبی است. این رسانه بیش از 630 میلیون کاربر، بیش از 30 میلیون کاربر شرکتی و 280 میلیارد پست در سال دارد.
پس لینکدین شکارگاه بازاریابان B2B است. همچنین یک شبکه اجتماعی است که محتوا نقش مهمی در آن ایفا میکند. استرینگ گویان یک از اینفلوئنسرهای لینکدین که در عرض 14 ماه 30 هزار فالوئر پیدا کرد، یکی از ترفندهای خود برای معروف شدن در این رسانه را استفاده از ویدیو بیان میکند.
در اوایل سال 2019، لینکدین هم به جمع شبکههای اجتماعی ارائهدهنده محتوای ویدیویی پیوست. حالا باید کمی منتظر باشیم تا تاثیر ویدیوهای زنده در لینکدین را ببینیم، اما میدانیم لینکدین ویدیو را جدی میگیرد. ما میدانیم که ویدیو برای بازاریابانی که از آن استفاده میکنند، نتایج خوبی به ارمغان میآورد. همچنین میدانیم وقتی بحث معیارهای مشارکت به میان میآید، ویدیوی زنده بر ویدیوی ضبطشده برتری دارد. بهعلاوه میدانیم که لینکدین با اصلیترین استریمرهای بازار مشارکت میکند. پس اگر یک بازاریاب بیتوبی هستید و از لینکدین استفاده میکنید، میتوانید از این نکات مهم استفاده کنید.
مخاطبان به شما میگویند چه نوع محتوایی تولید کنید
اشکالی ندارد در مورد انواع محتواهایی که قرار است بهصورت زنده برای مخاطبان پخش کنید، شک داشته باشید، زیرا ارائه محتوای نامربوط (پس از خدمات مشتریان ضعیف) دومین دلیل مردم برای آنفالو کردن برند محبوبشان در رسانههای اجتماعی است. شناخت آنچه مخاطبان نمیخواهند ببینند، گامی مهم در جهت ارائه محتوای محبوبشان به آنها است.
پس خود را جای مخاطبان بگذارید و ببینید چرا شمارا در رسانههای اجتماعی دنبال میکنند؟ به گزارش اسپروت سوشیال، پنج دلیل اصلی مردم برای فالو کردن شما عبارتاند از:
کسب اطلاعات بیشتر درباره محصولات و خدمات جدیدتان
علاقه به سرگرمی
اطلاع از جدیدترین اخبار کسبوکار شما
استفاده از جوایز و تخفیفها
نیاز به ارتباط با افرادی که علایق مشترکی با آنها دارند
همچنین میدانیم پستهایی که بیشترین مشارکت را برمیانگیزند، پستهای سرگرمکننده هستند و بعدازآن پستهای انگیزشی، آموزشی، داستانی و ارائهدهنده جایزه و تخفیف بیشترین بازدید را دارند. ویدیوهای معرفی محصول تا زمانی که جالب و آموزشی باشند خوب هستند. لایوهای جذاب معرفی محصولات که یک جایزه با محدودیت زمانی هم ارائه میدهند، خیلی خوب هستند و یکراه مطمئن برای افزایش فروش بهحساب میآیند.
این تمام اطلاعاتی است که برای تهیه استراتژی محتوا نیاز دارید. شما میدانید مردم از محتوا چه میخواهند. وقتی ارائه محتوا در لایو را شروع میکنید، میتوانید از واکنش مردم برای تولید محتوای بعدی ایده بگیرید. حداقل اینکه ارائه محتوا در لایواستریمینگ بازخوردهای مفید زیادی برایتان دارد.
نتیجهگیری
اجازه ندهید حرفهای اغراقآمیز فریبتان دهد. بازاریابی دیجیتال واقعا سخت است. هیچ میانبری برای موفقیت در این راه وجود ندارد. شاید خطر کردن نتیجه بدهد، اما شاید هم باعث شود که تمام بودجه بازاریابیتان را صرف پدیدههای جدید و پرزرقوبرق کنید که هیچ سود و فایده بلندمدتی ندارند. صاحبان کسبوکارها باید میزان این خطرات را ارزیابی و مدیریت کنند.
تولید محتوای لایواستریمینگ چندان مخاطرهآمیز نیست. اکثر کسبوکارها به تمام کانالهای توزیع موردنیازشان دسترسی دارند، زیرا مردم برای تماشای ویدیوهای زنده سراغ شبکههای اجتماعی میروند و بیشتر کسبوکارها مدتها است که از این شبکهها استفاده میکنند. استفاده از این قابلیت نیازی به خرید تجهیزات زیاد ندارد، حداقل تا زمانی که از این لایوها نتیجه نگرفتهاید (نکته مهم: اولازهمه تجهیزات صوتی خوب بخرید). به لطف مالتیاستریمینگ، میتوانید در همه پلتفرمها به مخاطبان دسترسی داشته باشید. مالتیاستریمینگ با کمک ابزار «ریاستریم استودیو» کار بسیار سادهای است و فقط باید وبکم را وصل کرده و مرورگر وب را روشن کنید.
مهمتر از همه اینکه میدانیم لایواستریمینگ نتیجه میدهد. اگر این کار را درست انجام دهید و آنچه مخاطبان میخواهند را در زمان مطلوب در اختیارشان قرار دهید، آنها هم جوابتان را میدهند و تعامل خوبی با کسبوکارتان برقرار میکنند. حتی شاید یک گروه حامی برایتان تشکیل دهند. بنابراین اگر هنوز برای استفاده از لایو در 2020 مردد هستید، باید بگویم که با انجام این کار نتایج فوقالعادهای کسب میکنید و چیز زیادی از دست نمیدهید.
Generalped
در این بازار رقابتی اگر کسبوکاری دارید، باید همیشه به فکر افزایش فروش باشید. یکی از سادهترین راههایی که به ذهن هر کارآفرینی خطور میکند، انجام تبلیغات است. منظور از تبلیغات آن است که به یک یا چند رسانه پولی بپردازیم و از آنها بخواهیم محصول یا خدمت ما را بهصورت مستقیم معرفی کنند.
فروش با تبلیغات بسیار سخت شده است. صرف دیدن یک محصول یا خدمت در یک رسانه، باعث نمیشود مخاطب اعتماد کند و از شما بخرد. مشکل تبلیغات این است که اغلب حتی پول خود تبلیغ برنمیگردد؛ یعنی اگر در هزاران سایت هم تبلیغ کنید، فروشی که ایجاد میشود و مبلغی که بهدست میآید احتمالا طوری خواهد بود که حتی هزینههای تبلیغاتی شما هم جبران نخواهد شد. پس کافی نیست از مخاطب بخواهیم محصولات و خدمات ما را بخرد.
چرا مخاطب با دیدن تبلیغ خرید نمیکند؟
امروزه مهمترین کار لازم برای افزایش فروش جلب اعتماد است. شما باید اعتماد مخاطب را جلب کنید و به او نشان بدهید که نه تنها فروشنده خوبی هستید، بلکه در حوزه خودتان متخصص هستید و میتوانید راهنمایی درستی انجام دهید و به مخاطب کمک کنید بهترین و مناسبترین گزینه را تهیه کند. در یک تبلیغ کوتاه معمولا نمیتوان همه این کارها را انجام داد. نکته دیگر آن است که طول عمر تبلیغات معمولا کوتاه است. افراد تبلیغات خوب را جمعآوری نمیکنند تا از آن در سالهای آینده اسفاده کنند!
تولید محتوا را جدی بگیرید!
امروزه تقریبا همه کسبوکارها به این نتیجه رسیدهاند که بد نیست پیج اینستاگرام داشته باشند و حتی در سایت خود ویدیوها و محتواهایی منتشر کنند. هدف از تولید محتوا وما این نیست که ویدیوها یا صوتهای خوبی تولید کنید. محتواهای شما در نهایت باید باعث رشد کسبوکار و افزایش فروش شود.
بنابراین با این دید به موضوع نگاه کنید که چگونه میتوانید با محتواهایی که درست میکنید، باعث شوید مخاطبها به شما بیشتر اعتماد کنند و شما را بهعنوان کارشناس یا متخصص بشناسند و درنهایت وقتی خواست محصولی بخرد که آن را ارائه میدهید، بهترین گزینه شما باشید و به فکر رفتن سراغ رقیبان و دیگران نباشد.
آیا تولید محتوا خودش نوعی تبلیغ نیست؟
همینطور است! با تولید محتوا تبلیغات ناملموستری انجام میدهید. بهجای اینکه فقط درباره محصول خودتان صحبت کنید، آگاهی مخاطب را در زمینه کارتان افزایش میدهید. درواقع به مخاطب میگویید من فروشنده هستم، ولی حتی اگر فعلا نمیخواهی چیزی بخری، مطالب مفیدی برایت دارم! پس مرا دنبال کن تا در آینده فرصتهای خوب را از دست ندهی!
یک مثال از تولید محتوا
فرض کنید یک پیج اینستاگرام دارید و کارتان فروش عینکهای آفتابی است. چرا باید محتواهای متنوع تولید کنید؟ آیا کافی نیست که از مدلهای مختلف عینکهای آفتابی خود عکس بیندازید و بهتدریج در پیج اینستاگرامتان منتشر کنید؟ اگر کسی نیاز داشت عینک آفتابی بخرد در رسانههای اجتماعی شما، کل محصولات بهصورت کاتالوگ موجود است و شخص میتواند انتخاب کند و بخرد؛ ولی این روش نتیجه خارقالعادهای ایجاد نمیکند و باعث نمیشود که در کسبوکار بهاندازه کافی رشد کنید.
خریداران، خیلی حرفهایتر و متخصصتر شدهاند و حتی اگر متخصص هم نباشند، بلد هستند که قبل از خرید تحقیق کنند و اطلاعاتی از گوگل، اینستاگرام و رسانههای دیگر کسب کنند و بعد تصمیم بگیرند چه محصولی را از کجا و چه کسی بخرند و اقدام خود را انجام دهند.
پس ابتدا باید ببیند شما متخصص هستید و اطلاعات زیادی درباره عینک و انواع آن دارید. همچنین باید مطمئن شوند در رسانههای خود فعال هستید و همواره در حال رشد هستید. وقتی مطمئن شدند شما میتوانید به درستی آنها را راهنمایی کنید، سراغ شما میآیند.
پس شما در هر کسبوکاری که باشید باید مدام در حال تولید محتواهای ارزشمند باشید تا مخاطب شما را دنبال کنند و وقتی خواستند خریدی انجام بدهند، سراغ شما بیایند.
تولید محتوا باعث میشود بهعنوان یک کارشناس یا متخصص در حوزه کاری خودتان معرفی شوید و وقتی مخاطب شما را یک متخصص میشناسد، راحتتر اعتماد میکند. اغلب مردم بین یک فروشنده و یک متخصص تمایز زیادی قائل میشوند. مثلا پزشک درواقع یک فروشنده است؛ ولی چون تخصص بالایی دارد، وقتی یک جراحی انجام میدهد و یک داروی خاصی را تجویز میکند، کسی فکر نمیکند که این پزشک فروش انجام میدهد. کار متخصص این است که بهترین راهحل را پیشنهاد بدهد. این راهحل معمولا پیشنهاد خرید محصولات و خدمات است.
بنابراین در هر حوزهای که فعالیت میکنید، میتوانید از تولید محتوا استفاده کنید و فروش خود را افزایش دهید.
Generalped
جان مولر از مدیران گوگل میگوید که تغییر تاریخ انتشار محتوا در صفحات وب بدون ایجاد تغییر قابلتوجه در متن آن، رتبه شما در نتایج جستجوی گوگل را بهتر نمیکند.
یک صاحب سایت به مولر گفته بود هر بار که تغییرات جزئی در محتوای گالری عکس سایتش ایجاد میکند، تاریخ آن را هم بهروزرسانی میکند و پرسیده بود که آیا بهروزرسانی تاریخ انتشار، مزیتی در رتبه ما در نتایج جستجوی گوگل ایجاد میکند یا نه؟
با اینکه این سوال مربوط به گالری عکس سایت است، اما توصیههای مولر در مورد تغییر تاریخ انتشار در هر نوع صفحه وب کاربرد دارد.
مولر میگوید: «صاحبان سایت معمولا این سوال را به شکلهای مختلفی از من میپرسند، زیرا فکر میکنند شاید گوگل به صفحهای که محتوایش جدید به نظر میرسد پاداش دهد، اما الگوریتم گوگل به این شکل کار نمیکند و بهروزرسانی تاریخ انتشار هیچ مزیتی در رتبهبندی ایجاد نمیکند.»
او ابتدا تجربه کاربر را در نظر میگیرد و میگوید صاحبان سایت میتوانند هر زمان که بخواهند تاریخ و ساعت صفحات خود را بهروز کنند، اما این کار گمراهکننده است: «شما میتوانید هر بار که تغییر کوچکی در محتوا ایجاد میکنید، تاریخ و ساعت آن صفحه را بهروز کنید، اما مثلا اگر فقط جای تصاویر را در گالری عکس عوض کرده باشید، این اقدام کمی گمراهکننده و برای کاربر ناخوشایند است.»
سپس میگوید بهروز کردن مداوم تاریخ و ساعت در صفحات چندان مناسب نیست و تاثیری در نتایج جستجو نخواهد داشت: «من فکر نمیکنم این کار تغییری در نتایج جستجو ایجاد کند و ما فقط به خاطر تغییر تاریخ و ساعت آن صفحات، رتبه بهتری به آنها نمیدهیم.»
استفاده از سیستم مدیریت محتوا (CMS)
مولر باز هم توصیه میکند که پس از ایجاد تغییرات کوچک، تاریخ صفحه را بهروز نکنید و فقط بعد از ایجاد تغییرات چشمگیر در محتوا، تاریخها را بهروز کنید. بااینحال، اگر از سیستم مدیریت محتوا (CMS) استفاده میکنید که تاریخها را بهطور خودکار بهروز میکند، ایرادی ندارد و به سایتتان آسیب نمیرساند: «پس توصیه من این است که اگر CMS شما بهطور پیشفرض این کار را انجام دهد و نمیتوانید آن را کنترل کنید، ایرادی ندارد. اگر این کار را بهصورت دستی انجام میدهید، مثلا میخواهید تغییر کوچکی ایجاد کرده و جای تصاویر را عوض کنید، پیشنهاد میکنم از دستکاری تاریخ و ساعت صرفنظر کنید و هر وقت تغییرات قابلتوجهی در یک صفحه ایجاد کردید، تاریخ را بهروز کنید.»
توصیههای اخیر مولر با یک پست وبلاگی او در سال 2019 مطابقت دارد که از صاحبان سایت خواسته بود با عوض کردن تاریخ مقالهها آنها را بهجای مقاله جدید به مخاطب عرضه نکنند: «اگر مقالهای کاملا تغییر كرده باشد، گذاشتن تاریخ و ساعت تازه برای آن منطقی است، اما بدون افزودن اطلاعات قابلتوجه یا دلیل قانعکننده دیگر، یک مقاله را بهطور مصنوعی جدید نکنید.»
گوگل همیشه تاریخها را در نتایج جستجو نشان نمیدهد؛ حتی زمانی که صفحه تاریخ داشته باشد. مولر میگوید: «وقتی تاریخ هیچ ارتباطی با محتوا ندارد، گوگل تاریخ را نشان نمیدهد. گوگل وقتی تاریخ صفحهای را نشان میدهد كه سیستمهای خودكار تشخیص دهند این كار به محتوای صفحه ربط دارد، مثل صفحاتی كه حساسیت زمانی دارند، ازجمله صفحات خبری.»
Generalped
فوتبالیستی را تصور کنید که در یک ضدّ حملهی سریع، با تعداد زیادی دریبل و حرکات نمایشی توانسته است وارد هجده قدم بشود و لحظهی رؤیایی برایش اتفاق افتاده است. حالا فقط او مانده و یک دروازه بان، بدون هیچ مدافع و بازیکن دیگری. این وضعیت دقیقاً مشابه تبلیغ کننده ایست که با انتخاب درست بستر تبلیغاتی و به کارگیری جدیدترین روشها، مخاطب را مجاب کرده است که تبلیغش را ببیند. تا لحظهی زدن گل، چند حرکت مهم دیگر باقی ست، چند حرکت که میتواند تمام زحمات و هزینهها را به بار بنشاند یا آنها را از بین ببرد و این چند حرکت را با CTR اندازهگیری میکنند.
نرخ کلیک یا (CTR (Click Through Rate چیست؟
یکی از شاخصهایی که در دنیای تبلیغات امروز برای اندازه گیری میزان تأثیر یک تبلیغ به کار میگیرند شاخص CTR (Click-Through Rate) است. این شاخص، تعداد کلیکها (بعد از تماشای تبلیغ برای استفاده از محصول و یا دانلود اپلیکیشن و …) را نسبت به تعداد کل تبلیغات ارائه شده به مخاطبان اندازهگیری میکند. امروزه در میان انواع تبلیغات، ویدئوها دارای بیشترین CTR هستند. شاخص CTR تعداد گلهایی را که شما توانستهاید در موقعیت تک به تک با دروازه بان بزنید، نسبت به تمام تلاشهایتان برای زدن گل میشمارد.
افزایش CTR برای تبلیغات ویدئویی درون اپلیکیشن های موبایل
در این یادداشت میخواهیم دو راه خیلی سادهی افزایش CTR برای تبلیغات ویدئویی درون اپلیکیشن های موبایل را با شما مرور کنیم، در واقع میخواهیم به شما کمک کنیم تا آن چند حرکت مهم آخر را درستتر انجام دهید و گلتان به ثمر بنشیند.
مطابق آمارها، آن دسته از تبلیغات ویدئویی که میتوانند از تصویر و نوشته کمال بهره را ببرند و کمترین استفاده را از صدا و المانهای صوتی بکنند، تا 70 درصد CTR بیشتری داشتهاند. به عبارت دیگر، اکثریت کاربران موبایل، گوشی تلفن همراهشان را در حالت بیصدا قرار میدهند و ترجیح میدهند ویدئوها را بدون نیاز به شنیدن صدا تماشا کنند.
دومین راه افزایش CTR تبلیغ شما، نشان دادن یک دستگاه موبایل در تبلیغتان است! این کار میتواند CTR شما را تا 38 درصد افزایش دهد. این یعنی با انجام همین یک ترفند ساده شما میتوانید مخاطبان بیشتری را قانع کنید که پس از تماشای تبلیغتان، از محصول شما استفاده کنند.
Generalped
امروزه دیجیتال مارکترها باید مهارتهای متنوعی داشته باشند تا بتوانند در کار خود پیشرفت کنند؛ هر روز شرکتهای زیادی به این صنعت رو میآورند و بازار کار این رشته را داغتر میکنند. دیجیتال مارکتینگ شاخههای مختلفی دارد و یادگیری تخصصی هر کدام از آنها بسیار خوب اما وقتگیر است. از سوی دیگر هر روزه دورههای بسیار متنوعی برگزار میشود و افراد زیادی به این حوزه علاقمند میشوند. افزایش تعداد دیجیتال مارکترها باعث میشود که شرکتها برای شروع همکاری با آن ها دچار تردید شوند. به همین دلیل داشتن مهارتهایی مانند شناخت رسانههای متفاوت، آشنایی با کانالهای فروش، اطلاع از پیشرفتهای تکنولوژی و …. باعث میشود یک دیجیتال مارکتر درک بالاتری نسبت به بازار و کسبوکار داشته باشند. در مصاحبهای که با 15 عضو Young Entrepreneur Council (YEC) انجام شده است، از آنها پرسیده شد یک دیجیتال مارکتر چه مهارت هایی باید داشته باشد تا او را استخدام کنید؟
پاسخها جالب توجه و به شرح زیر بود:
تخصص در تبلیغات آنلاین
آشنایی با پلتفرمهای آنلاین و تبلیغات در شبکههای اجتماعی یکی از مهارتهای مهم برای هر دیجیتال مارکتری است. تسلط روی انواع تبلیغات آنلاین مانند تبلیغات CPC، CPC، CPV، CPA و…. نیاز به آموزش، تجربه و تمرین دارد و به همین دلیل ارزشمند است. این روزها شبکههای اجتماعی نیز عضو جدایی ناپذیر هر کسبوکاری هستند. این آشنایی به تنهایی کافی نیست. طراحی کمپین خوب، هدف گذاری مناسب، برنامهریزی، بودجهبندی، خلاقیت در اجرای کمپینها، بررسی بازخوردها، توانایی تحلیل فعالیتها و کمپینها، ارائه گزارش کاربردی و بهینهسازی این فرایندها نیز بسیار با اهمیت است. در حقیقت این مدیران به دنبال دیجیتال مارکترهایی هستند که با زیر و بم این مباحث آشنایی داشته و به بهترین نحوه آنها را از اوضاع جاری و آتی مطلع سازند.
دارا بودن مهارت فروش
داشتن مهارتهای فروش برای هر آدمی در زندگی کابردی است. دیجیتال مارکترهای زیادی به صورت پاره وقت، تمام وقت یا پروژهای در شرکتها استخدام میشوند. بررسیها نشان داده است، افرادی که دارای مهارتهای فروش بهتری هستند، سریعتر میتوانند با افراد دیگر در داخل یا خارج سازمان ارتباط برقرار کنند. همچنین توانایی خلق موقعیتهای بهتری را نیز با خارج از سازمان خواهند داشت. آشنا بودن با مهارتهای فروش میتواند برای هماهنگی با تیم فروش و نزدیک شدن به هدفهای مشترک نیز بسیار مفید باشد همچنین باعث میشود ارزشهای خاص ارائه شده توسط کسبوکار را به خوبی شناخته و در سایر فعالیتهای دیجیتال مارکتینگ استفاده کنند. این مسئله نیز از نظر مدیران تصمیم گیرنده به عنوان یک مزیت جهت استخدام مطرح شده است.
داشتن تفکر هدفمند
خلاقیت، اشتیاق و پویایی معمولاً در بین مارکترها و دیجیتال مارکترها زیاد دیده میشود. این موضوع گاهی باعث میشود واقعیتها نادیده گرفته شوند. داشتن تفکر هدفمند برای یک دیجیتال مارکتر ضروری است زیرا با استفاده از آن میتواند بهترین نتیجه را بگیرد.
تعریف فرایندهای هدفدار و در نظر گرفتن KPIهای منطقی و قابل دستیابی، باعث ایجاد اعتماد بین مدیران و کارکنان میشود. درک درست اهداف خرد و کلان و برنامهریزی منطقی برای رسیدن به آنها در ظاهر ساده به نظر میرسد. داشتن تفکر هدفمند برای هدفگذاری و اجرا، آن اهداف حیاتی است زیرا باعث افزایش تمرکز همه نیروها میشود.
توانایی نوشتن و داستانگویی
تولید محتوا یکی از پایههای فعالیتهای دیجیتال مارکتینگ است. توانایی نوشتن کارا و مناسب میتواند یکی از نقاط قوت هر دیجیتالمارکتری باشد. داشتن سبک خاص و داستانگویی یا Storytelling نیز یک مهارت بسیار کاربردی برای تولید است. دیجیتال مارکتر با این کار، تلاش میکند مشتریان ارتباط بهتری با برند برقرار کنند و اعتماد بیشتری کنند. توانایی بیان ساده باعث میشود سرویسها یا خدمات به بهترین شیوه به مشتریان معرفی شوند. تعامل با کاربران افزایش پیدا میکند و باعث کم شدن ابهامات و پیچیدگیها میشود. توجه دیجیتال مارکتر به پرسونا و ویژگیهای مخاطبان هدف در تولید محتوا بسیار مهم است. هدایت مخاطبان با یک شیوه روایت جذاب به سمت هدفهای تعریف شده برای هر کسبوکاری مانند افزایش تعداد مخاطب یا افزایش فروش بسیار موثر است.
آشنایی با ابزارهای گرافیکی
گرافیک و جنبههای بصری نقش بسیار زیادی در تولید محتوا و انتقال پیام به مخاطبان ایفا میکنند. دیجیتال مارکترها برای فعالیت در شبکههای اجتماعی مثل ایستاگرام یا یوتیوب نیاز به محتوا بصری مثل عکس و ویدیو دارند. تحقیقات اخیر HubSpot نشان میدهد که 43 درصد مخاطبان، ویدیو را نسبت به محتوای ثابت ترجیح میدهند. مخاطبان ارتباط بهتری با محتوای ویدیویی برقرار میکنند و عکس العمل و مشارکت بیشتری نیز دارند. البته دیجیتال مارکتر به تنهایی مسئول تهیه محتوای ویدیویی یا عکس نیست و تیم گرافیک این مسئولیت را برعهده دارند. اما آشنایی با ابزارهای و نرم افزاهای گرافیکی مانند Photoshop، Adobe Premiere Pro ، Adobe Illustrator، After Effects و …. میتواند باعث افزایش خلاقیت و کارایی یک دیجیتال مارکتر شود. همچنین در استخدام به عنوان یک دیجیتال مارکتر یک مزیت محسوب میشود.
آشنایی با تحلیل دادهها
یکی بزرگترین مزایای استفاده از دیجیتال مارکتینگ در کسبوکارها دستیابی به دادهها و اطلاعات با ارزش است. در دنیای دیجیتال با اعداد و ارقام بسیاری مواجه هستیم. تحلیل این دادهها در بهبود عملکردی تمامی کارهای انجام شده بسیار تاثیرگذار است و یکی از مراحل مهم در تمامی برنامهریزیها است. از این رو آشنایی با ابزارهایی تحلیل داده برای یک دیجیتال مارکتر یک مزیت محسوب میشود. البته بسیاری از شرکتهای بزرگ و معتبر، واحدهایی تحت عنوان BI (Business Intelligence) یا واحد هوش تجاری دارند که اطلاعات داخلی و خارجی مربوط به سازمان را جمع آوری کرده و تبدیل به دادههای کاربردی و مورد نیاز واحد مارکتینگ میکنند. اما قدرت تحلیل داده و بازاریابی داده محور برای هر دیجیتال مارکتری ضروری است و از این طریق می تواند عملکرد خود را سنجیده و گزارشهای مناسب آماده کند. سنجش میزان پیشرفت و اثربخشی کمپینهای تبلیغاتی نیز از طریق این دادهها ممکن است.
Generalped
ایمیلهایی که برای تبدیل بازدیدکننده به خریدار طراحی شدهاند، معمولا دریافتکننده ایمیل را به صفحه فرود سایت شما هدایت میکنند که در آنجا محتوای مفصلتر یا کالایی برای فروش به او ارائه میشود. اگر در صفحه فرود یک محصول را مستقیم بفروشید، از بازدیدکنندگان بخواهید یک مقاله رایگان را دانلود کنند یا یک وبینار یا برنامه نمایش محصول را تبلیغ کنید، نرخ تبدیل آن میتواند از کمتر از 1 درصد تا بیش از 50 درصد متغیر باشد. این مقاله 10 نکته کلیدی برای ساخت صفحه فرود ارائه میدهد که نرخ تبدیل را به حداکثر میرساند:
مردم همیشه به تبلیغات شک داشتهاند و با گسترش افراد مشکوک و غیر قابلاطمینان، نسبت به آنچه در فضای آنلاین میخوانند بدبینتر هم شدهاند. تبلیغ صفحه فرود شما باید بلافاصله شک آنها را برطرف کند. نمایش یک یا چند نکته «اعتبار ساز» در صفحه فرود، روش خوبی است. در بنر بالای صفحه، لوگو و نام شرکت را بگذارید. داخل یا زیر بنر، یک یا سه تاییدیه ارزشمند را بالای عنوان اصلی قرار دهید. یک عنوان فرعی هم اضافه کنید که خلاصهای از بیانیه ماموریت شرکت باشد.
برای گرفتن آدرس ایمیل بازدیدکنندگانی که فقط روی صفحه فرود شما کلیک میکنند اما محصولی نمیخرند، چند روش وجود دارد. یک روش، باز شدن پنجرهای شامل یک تبلیغ است که در ازای گرفتن آدرس ایمیل افراد، اطلاعات یا دوره آموزشی آنلاین و رایگان به آنها ارائه میدهد. این پنجره میتواند پاپآپ باشد و بهمحض ورود بازدیدکننده به صفحه ظاهر شود یا پاپآندر باشد و وقتی کاربر میخواهد صفحه را بدون خرید محصول ترک کند، ظاهر شود. اگر بازدیدکننده روی دستگاهش مسدودکننده پاپآپ نصب کرده باشد، هیچیک از این پنجرهها برای او نمایش داده نمیشود. Floater پنجرهای است که از بالا یا کنار وارد صفحه میشود. ازآنجاکه فلوتر بخشی از کد HTML سایت است، با نرمافزار مسدودکننده متوقف نمیشود.
تاییدیهها هم مانند مطالعات موردی و مقالههای ارائهشده در وبسایت، اعتبار ایجاد کرده و بر شک و تردیدها غلبه میکنند. اگر مشتریان را به یک رویداد زنده دعوت میکنید، از آنها بپرسید آیا دوست دارند یک تاییدیه کوتاه ویدیویی درباره آن ببینند یا نه؟ تولید این ویدیو را به یک فیلمبردار حرفهای بسپارید و آن را در سایت قرار دهید. از بازدیدکنندگان بخواهید اگر مایل به شنیدن مطالب این تاییدیه هستند، ویدیو را باز کنند، نه اینکه ویدیو خودبهخود پخش شود. هیچکس ویدیوهایی که خودکار پخش میشوند را دوست ندارد.
ویژگیها و مزایای اصلی محصول را در قالب فهرست موردی کوتاه و خوانا ارائه کنید. خریداران آنلاین دوست دارند در ازای پول خود مزایای زیادی دریافت کنند. بنابراین هنگام فروش مستقیم محصول در صفحه فرود باید به همه ویژگیها و مزایای مهم آن در قالب یک فهرست جامع و موردی اشاره کنید. اگر با انتشار مقاله رایگان سعی در تولید علاقهمندان دارید، دیگر نیازی به فهرست طولانی مزایا و ویژگیها نیست، اما تهیه فهرستی از محتوا و اطلاعات مقاله، تقاضای دانلود مقاله را افزایش میدهد.
این عنوان باید کنجکاوی را برانگیزد، وعده بزرگی بدهد یا به هر ترتیب توجه خواننده را جلب کند تا به خواندن ادامه دهد. مثلا، عنوان یک صفحه فرود آموزش مشاوره املاک، وعده بزرگی به مخاطب میدهد: «همین امروز مشاور املاک شوید و با روشی که فقط تعداد کمی از آن اطلاع دارند، درآمد سالانه 100 هزار دلاری از شغل فوقالعاده معاملات املاک کسب کنید.»
بیشتر وبسایتهای سازمانی بیاحساس و سرد هستند و فقط مجموعهای از اطلاعات ارائه میدهند، اما صفحه فرود نامهای از یک انسان به انسان دیگر است. مطالب صفحه فرود را با این ذهنیت بنویسید. حتی اگر محصولتان بسیار فنی است و آن را برای افراد فنی تبلیغ میکنید، یادتان باشد که آنها هم انسان هستند و نمیتوانید با یک وبسایت خستهکننده چیزی به آنها بفروشید.
فروش منطقی موثر است، اما بهرهبرداری از احساسات مشتری موثرتر است؛ بهخصوص وقتی احساس واقعی آنها نسبت به محصول و راهکارتان را درست ارزیابی کنید. یک روش موثر دیگر برای تولید علاقهمندان از طریق صفحه فرود، تاکید بر رایگان بودن این محصول یا خدمت در عنوان و پاراگراف اول است.
با تبلیغ احساسی که مشکل افراد را بزرگ جلوه میدهد یا پیشنهاد رایگان جذاب به آنها ارائه میدهد، توجه مخاطبان را جلب کنید و سپس به آنها نشان دهید که محصول یا اطلاعات شما چگونه مشکلشان را حل میکند. مثلا بنویسید: «اکنون یک راهکار بهتر، سادهتر و موثرتر برای حل مشکل میزهای لرزان رستورانها وجود دارد که شاید مشتریان را عصبانی و تجربه آنها از صرف غذا را خراب کند: این شما و این ابزار Table Shox که کوچکترین لرزشگیر جهان است.»
برای به حداکثر رساندن نرخ تبدیل، باید بازدیدکنندگان را متقاعد کنید که سریعترین راهحل مشکلشان، انجام همان کاری است که در صفحه فرود تبلیغ شده است، نه گشت زدن در بقیه صفحات سایت. به همین دلیل است که من صفحات فرود بدون قابلیت جستجو را ترجیح میدهم؛ زیرا تنها گزینه خواننده، پاسخ دادن یا ندادن به درخواست شما است و هیچ لینکی به سایر صفحات جالب وجود ندارد که حواسشان را از پیشنهاد اصلی پرت کند.
هرچه تبلیغ شما با وقایع و اخبار روز مرتبطتر باشد، نرخ پاسخ بیشتر خواهد بود. بهخصوص هنگام فروش اطلاعات مالی و سرمایهگذاری یا فروش محصولات و خدمات در حوزههایی با قوانین متغیر، به این اصل توجه کنید. تبلیغ صفحه فرود را مدام بهروز کنید تا بازتابی از شرایط، چالشها و روندهای فعلی کسبوکار و اقتصاد باشد و بازدیدکنندگان بفهمند شرکت شما از رویدادهای صنعت خودآگاه است.
اگر به مشتریان اجازه میدهید که محصول را بهطور مستقیم از صفحه فرودتان سفارش دهند، باید ضمانت بازگشت وجه در صورت نیتی را هم به شکلی برجسته در صفحه، نمایش دهید. همه رقبای شما ضمانتهای قوی برای بازگشت وجه میدهند، پس شما هم باید همین کار را انجام دهید. اگر محصولتان خوب و تبلیغتان واقعی باشد، نرخ بازگشت وجه در شرکتتان به زیر یک درصد خواهد رسید.
Generalped
امروز همه جا صحبت بازاریابی آنلاین و استفاده از سایت و اینستاگرام رایج است. بسیاری از کسبوکارها به این نتیجه رسیدهاند که تنها راه نجات، کنار گذاشتن بازاریابی آفلاین و تمرکز بر بازاریابی آنلاین است. حتی برخیها معتقدند کافی است یک صفحه اینستاگرام داشته باشید تا تمام عملیات بازاریابی با آن پیش برود. البته شاید برای یک کسبوکار خانگی کوچک چنین گزینههایی خوب باشد؛ ولی اگر کسبوکاری جدی دارید و میخواهید بهترین نتیجه را از عملیات بازاریابی خود بگیرید، بقیه مقاله را بخوانید. مواردی وجود دارد که شاید نیازمند تفکر بیشتر باشد؛ مثلا سایت آمازون چند فروشگاه فیزیکی خریداری کرده تا برخی از محصولات را بهصورت حضوری هم ارائه بدهد! برندهایی مانند سامسونگ هنوز میلیونها دلار بودجه را صرف تبلیغات آفلاین میکنند. خطوط پشتیبانی تلفنی اپلیکیشنهای معروف همیشه اشغال است! پس بیایید بررسی کنیم بهترین رسانههای بازاریابی برای کسبوکارها در شرایط کنونی کدام است.
بازاریابی چیست!؟
ابتدا بیایید تعریفی ساده و کاربردی از بازاریابی داشته باشیم. تمام عملیات لازم برای جذب، علاقهمندسازی و ایجاد فروش به مخاطب، بازاریابی نام دارد. هر گام این فرایند نیاز به صرف هزینه دارد. مثلا برای جذب مخاطب لازم است تبلیغاتی انجام شود و افراد جدیدی با کسبوکار ما آشنا شوند. برای ایجاد علاقه نسبت به محصولات و کسبوکارمان لازم است رابطهای خوب و دوستانه با مخاطب ایجاد شود. این کار هم نیاز به صرف هزینه و زمان دارد. همچنین گام فروش بسیار حساس و پرهزینه است. لازم است تمام سوالات و ابهامهای مخاطب رفع شود تا درنهایت خریدی انجام شود.
بازاریابی آنلاین چیست؟
در بازاریابی، از طریق رسانه یا رسانههایی، پیام مورد نظر را به مخاطب میرسانیم. این کار میتواند منجر به جذب مخاطب و در نهایت ایجاد فروش شود. وقتی از بازاریابی آنلاین صحبت میکنیم، درواقع منظور این است که همان عملیات بازاریابی قبلی را انجام میدهیم؛ با این تفاوت که برای انتقال پیام از «رسانههای دیجیتال» استفاده میکنیم.
بسیاری از افراد وقتی درباره بهصرفه بودن بازاریابی آنلاین صحبت میکنند، درواقع توجهشان بیشتر به مرحله جذب است. اگر مرحله جذب را از طریق رسانههای آنلاین مثل تبلیغات کلیکی، تبلیغ در پیجهای اینستاگرام و … انجام بدهیم، احتمالا هزینههای جذب هر مخاطب ما خیلی کمتر و بهصرفهتر خواهد شد. مثلا شاید با بودجه مناسب بتوانید با صرف 1000 تا 3000 تومان، یک فالوئر جدید به صفحه اینستاگرام خودتان اضافه کنید که مبلغ بسیار مناسبی است.
ولی کل موضوع این نیست. در نهایت لازم است مخاطب به محصولات و خدمات ما علاقهمند شود و خریدی انجام بدهد. در ادامه بیایید بررسی کنیم که چرا بازاریابی آنلاین بهتنهایی، بهترین گزینه نیست؟
فاصله زمانی جذب تا تبدیل شدن به خریدار مهم است!
اگر با تبلیغات، مخاطبانی را به پیج اینستاگرام خود اضافه کنید، زمان بین آشنایی با شما و اولین خرید معمولا طولانی است. اینطور نیست که مخاطب امروز تبلیغ شما را ببیند و فردا از شما خرید کند. پس بااینکه هزینه جذب هر مخاطب در رسانههای آنلاین کمتر است، ولی شاید زمان لازم برای تبدیل مخاطب به خریدار طولانیتر است. دلیل اصلی آن است که جلب اعتماد کاربران در فضای آنلاین سختتر است. آنها شاید دقیقا به محصول یا خدمت شما نیاز داشته باشند و قیمت آن هم مناسب باشد، ولی اعتماد کافی نداشته باشند و خرید نکنند.
حال یک گزینه آفلاین پربازده را درنظر بگیریم. اگر در یک نمایشگاه مرتبط با کارتان شرکت کنید و غرفهای برای معرفی محصولات و خدمات داشته باشید، شاید در همان اولین روز نمایشگاه، خریدهای قابلتوجهی انجام شود. افراد در مواجهه حضوری و صحبت رو در رو، خیلی سریعتر به شما اعتماد میکنند تا فضای آنلاین.
برخی دوست دارند مرحله فروش آفلاین باشد!
بسیاری از مردم در ایران، هنوز ترجیح میدهند برای خریدهای مهم خودشان به فروشگاه مراجعه کنند، با فروشنده صحبت کنند، تخفیف بگیرند و در نهایت خرید را انجام بدهند. البته اگر این فرایند آنلاین باشد، حداقل دوست دارند چند دقیقه بهصورت تلفنی با فروشنده شما صحبت کنند و سپس خرید آنلاین خودشان را نهایی کنند. البته این موضوع بیشتر برای خریدهای بزرگ و کلیدی صدق میکند. مثلا خیلیها دوست دارند مبل، لوازم خانه، لباس و … را یا حضوری خرید کنند یا حداقل صحبتی تلفنی داشته باشند و بعد از آن سفارش را در سایت ثبت کنند.
نکته بسیار مهم: اگر کسبوکار شما خیلی بزرگ نیست و میتوانید به خریداران بهصورت آفلاین کمک کنید، آنها را وادار نکنید تا حتما سفارش خودشان را آنلاین ثبت کنند. این افراد ترجیح میدهند تلفن کنند، پرداخت پول را با روش کارت به کارت انجام بدهند، رسید آن را بفرستند تا محصول ارسال شود.
موفقترین برندهای آنلاین هم از رسانههای آفلاین استفاده میکنند!
اگر فکر میکنید بهتر است کل فرایند بازاریابی و فروش آنلاین باشد، کافی است با شماره تلفن پشتیبانی سایتها و اپلیکیشنهایی مثل دیجیکالا، اسنپ، اسنپ فود و … تماس بگیرید و ببینید چندمین نفر در صف هستید! بسیاری از خریداران در فضای آنلاین به محض اینکه با مشکل مواجه میشوند، دچار اضطراب میشوند و ترجیح میدهند با روشی آفلاین با یک فرد دلسوز صحبت کنند تا مشکل حل شود.
رسانهای که کنار گذاشته میشود، گاهی پربازدهتر است!
سالها قبل اگر کسبوکاری داشتید، در روز با انبوهی از کاغذهای تبلیغاتی، فکس و نامههای بازاریابی مواجه میشدید. اکنون این موارد کمتر شده است. پس شاید در برخی از حوزهها شاید ارسال یک نامه تبلیغاتی بسیار اثرگذارتر از رسانههای دیگر باشد. البته این موارد نیاز به انجام آزمونهایی در مقیاس کوچک دارد تا از بازدهی آن مطمئن شویم.
با اینکه در بهتر است در تمام رسانههای محبوب مثل اینستاگرام و … تبلیغات کنیم، ولی خوب است رسانههای آفلاین مختلف را هم تست کنیم. توجه کنید که هدایای تبلیغاتی هم منسوخ نشدهاند. هنوز میتوانید برای افرادی خاص یک لیوان، خودکار یا هر مورد خلاقانهای بفرستید و کنار آن کاغذی قرار بدهید که تبلیغ کسبوکار شما است.
ترکیب رسانههای آنلاین و آفلاین بهترین نتیجه را ایجاد میکند
بازاریابی اینترنتی بسیار جذاب و اثرگذار است، ولی به تنهایی کافی نیست. زمانی بهترین نتیجه را از عملیات بازاریابی خود میگیرید که موارد زیر را رعایت کنید:
برای جذب مخاطب جدید بیشتر بر بازاریابی آنلاین تمرکز کنید، ولی بازاریابی آفلاین را هم کنار نگذارید. شرکت در نمایشگاهها، چاپ بروشور و کاتالوگ، استفاده از تلفن و تبلیغات چاپی را جدی بگیرید.
برای علاقهمندسازی بیشتر، رسانههای آنلاین بهتر و کمهزینهتر هستند. البته از استفاده از پیامک و تماس تلفنی برای افرادی که شما را میشناسند میتواند اثرگذار باشد.
در مرحله فروش، ضمن استفاده از روشهای آنلاین، مخاطب را وادار نکنید فرایند را با روش دلخواه شما پیش برود و گزینههایی برای خرید تلفنی، واریز از طریق بانک و … را پیشبینی کنید.
دنیا هر روز به سمت بازاریابی آنلاین و روشهای دیجیتال پیش میرود و همین موضوع دنیای بازاریابی را متحول کرده است. ضمن بهترین استفاده از این فناوری، خیلی خوب است که روشهای آفلاین را هم فراموش نکنیم و کنار نگذاریم. اگر بتوانیم ترکیب مناسبی از رسانههای آنلاین و آفلاین را در کارمان استفاده کنیم، میتوانیم بهترین نتیجه را از عملیات بازاریابی خود کسب کنیم.
Generalped
اگر دو محتوا در برابر شما قرار دهند که یکی با تصویر و دیگری بدون تصویر باشد و از شما بخواهند یکی از آنها را انتخاب کنید، آیا مطلبی که حاوی تصویر باشد را بیشتر نمیپسندید؟ بهطور حتم همینطور است. تصاویر به نوشتار روح میبخشند. شکی در این نیست که برای رشد و بهتر دیده شدن محتوایی که منتشر میکنید به تصاویر خوب نیاز دارید. اما مساله اینجاست که چطور باید با روشهایی مقرونبهصرفه و بدون دردسر به آن دست پیدا کنید؟ اهمیت ابزار و منابع رایگان در اینجا آشکار میشود. خوشبختانه برای ناشرانی که نیاز دارند پستهای بلاگ خود را با کمک تصاویر، ویدئوها و گیفها (GIF) تقویت کنند، در سراسر وب ابزار فراوانی وجود دارد.
در این مطلب، اهمیت وجود تصاویر برای سایت رو به رشد شما شرح داده میشود و ۱۰ منبع و ابزار رایگان برای این کار که میتوانید هماکنون استفاده از آنها را شروع کنید، معرفی خواهند شد.
دلیل اهمیت تصاویر در مطالب
محتوای متنی میتواند خواننده را سرگرم کند و یا چیزی را به او آموزش دهد، محتوای تصویری نیز میتواند همین کار را انجام دهد با این مزیت که محتوای تصویری میتواند چشمگیرتر باشد، توجه خواننده را بیشتر جلب کند و به اشتراکگذاری آن نیز آسانتر است.
با توجه به رسانههای اجتماعی میتوان گفت خواندن ۲۰۰ تا ۲۵۰ کلمه حدود ۶۰ ثانیه زمان میبرد اما برای بررسی یک تصویر تنها به یک دهم ثانیه زمان نیاز است. نرخ کلیک در وبسایتهایی که حاوی تصاویر هستند، ۴۷٪ بیشتر از آنهایی است که تصویر ندارند.
هاباسپات میگوید بیشترین محتوایی که مشتریان انتظار دارند از برندها ببینند ویدئوها، خبرنامهها و تصاویر اجتماعی است. و با توجه به آمار سیسکو، تا پایان سال ۲۰۲۱ ویدئوها ۸۲٪ از ترافیک جهانی اینترنت را تسخیر میکنند.
تصاویر فقط جنبه جلب توجه ندارند، آنها ابزار قدرتمندی در بهینهسازی تعامل مخاطبان با محتوا هستند.
۱۰ منبع و ابزار رایگان برای ساخت تصاویر جذاب
از این ۱۰ ابزار رایگان برای ساختن تصاویری استفاده کنید که مخاطبان را به وبسایت شما جذب کرده و آنها را در سایت نگه میدارد.
۱. Canva
Canva یکی از مشهورترین پلتفرمهای رایگان طراحی است که امکان ایجاد انواع طرحهای گرافیکی در آن فراهم است. از اینفوگرافیکها و اسلایدهای معرفی یوتیوب تا خبرنامههای ایمیل و بنرهای وبسایت تمپلیتهای آماده در این سایت موجود است که میتوانید از میان آنها انتخاب کنید. حتی میتوانید از آرشیو این سایت تصاویر آماده انتخاب کنید.
۲. Piktochart
پلتفرم طراحی مشترک Piktochart به شما امکان میدهد با اعضای تیم در زمینه ساخت طرحهای مورد نیاز برند، ارائهها و گرافیکهای اجتماعی همراه شوید. آنها حتی بهطور ویژه برای بازاریابی برندها، منابع انسانی، بهداشت و درمان و امور مالی طرحها و راهحلهایی ارائه میدهند.
۳. Adobe Spark
Adobe Spark منبع رایگانی برای ایجاد گرافیکهایی چشمگیر با کیفیت بالا، صفحات وب و ویدئوهای چند دقیقهای است. پلتفرمهای Spark در قالب اپلیکیشنهای آیفون و اندروید نیز در دسترس هستند؛ بنابراین میتوانید به وسیله دستگاههای تلفن همراه خود نیز تصویر بسازید و ادیت کنید.
۴. PicMonkey
PicMonkey ابزاری برای ویرایش تصویر، طراحی گرافیک و کلاژ است که باعث تقویت خلاقیتهای شما در ساخت تصاویر میشود. این پلتفرم بیش از ۸ هزار گرافیک مختلف، صدها فونت، هزاران تمپلیت و میلیونها تصویر برای سفارشیسازی خلاقیتهای دیجیتالی شما ارائه میدهد.
۵. Animoto
Animoto یک پلتفرم ساخت ویدئو است که به وسیله یک سیستم ساده (drag & drop) امکان ساخت ویدئوهای کوچک و انیمیشن را برای همه فراهم میکند. کافی است یک تمپلیت استوریبورد انتخاب کرده و تصاویر و کلیپها را به آن اضافه کنید. سپس آن را با علائم مرتبط با برند خود شخصیسازی کرده و ویدئو را با دیگران به اشتراک بگذارید.
۶. Pixlr
Pixlr یک ویرایشگر تصویرِ الهامگرفته از فوتوشاپ است که با استفاده از ابزار مجهز به هوش مصنوعی به شما کمک میکند ویرایشهای حرفهای انجام دهید. Pixlr با فرمتهای مختلف فایل نظیر PSD، JPEG، WebP و PNG سازگار است.
۷. Lumen5
Lumen5 یک ابزار اجتماعی ساخت ویدئو است که میتواند تصاویر و عناصر شنیداری موجود شما را به ویدئوهایی جالب و جذاب تبدیل کند. اگر در ابتدای این راه هستید، میتوانید از آرشیو رسانههای موجود در Lumen5 از قبیل کلیپها، تصاویر، موسیقی، فونتها و تمهای مختلف، در روایت داستانی خود کمک بگیرید.
۸. GIFها
با این ابزار میتوانید با کوتاه کردن و برش کلیپهای ویدئویی، استفاده از انیمیشنها و زیرنویسها و اضافه کردن فیلترها، GIF بسازید. الگوریتم موجود در این ابزار بهترین قسمت ویدئوی شما را پیدا میکند و شما متوجه میشوید که برای ساختن محتوای تصویری خود باید از کدام فریمها استفاده کنید.
۹. Visme
Visme پلتفرم ایجاد محتوای تصویری مبتنی بر فضای ذخیرهسازی ابری (cloud) است که برای کمک به کسبوکارها در طراحی ارائهها، گرافیکها و ویدئوها به صورت رایگان ساخته شده. چه تازهکار باشید و چه یک طراح باتجربه، میتوانید برای خلق، مدیریت و اشتراک محتوای بصری خود از ابزار Visme استفاده کنید.
۱۰. Venngage
Venngage یک سازنده اینفوگرافیک رایگان است که به شما امکان میدهد دادهها و اطلاعات خود را در سه مرحله آسان به گرافیکهای روان و ملموس تبدیل کنید. فقط کافی است یک تمپلیت اینفوگرافیک انتخاب کنید و نمودارها، آیها و متن را به آن اضافه نمایید. سپس طرح ساخته شده را به وسیله فونتها و رنگهای مربوط به برند خود، شخصیسازی کنید.
هنگام شروع ساخت محتوای بصری برای یک کسبوکار، دو اولیت اصلی وجود دارد: درآمدزایی و رشد جامعه مخاطبین مورد تعامل. در چنین موقعیتی، شما برای ساختن اینفوگرافیکهایی با کیفیت بالا فرصتِ زیاد و یا برای پرداخت دستمزد یک فیلمساز برای ساختن یک ویدئوی حرفهای بازاریابی بودجه کافی ندارید. ابزار و منابع رایگان میتوانند در این کار به شما کمک کنند. این پلتفرمها برای شما امکاناتی فراهم میکنند که وبسایت خود را با محتوای بصری جذاب و باکیفیت پر کنید و به مخاطبان خود برای بازدید و به اشتراک گذاشتن این محتواها با دیگران، انگیزه بدهید. در این صورت برای رسیدگی به مراحل مورد نیاز دیگر در رشد و پیشرفت کسبوکار خود، فرصت کافی خواهید داشت.
Generalped
امروزه تبلیغات به یکی از روشهای موثر برای کسب درآمد تبدیل شده و یکی از عوامل مهم موفقیت شما در بین سایر رقبا است. تبدیل شده است و شرکتها هزینههای هنگفتی برای اینکار در نظر میگیرند تا از رقابت با شرکتهای رقیب عقب نمانند. لازمه پیروزی در این رقابت، مشارکت و تعامل مشتریان شما بعد از نصب اولیه اپلیکیشن شما است. شما میتوانید با استفاده از تبلیغات مشتریان خود را ترغیب کنید تا بعد از نصب اپلیکیشن همچنان ارتباط خود را با کسبوکار شما حفظ کنند. تبلیغات انواع مختلفی دارند که یکی از محبوبترین آنها تبلیغات دیجیتال و یا آنلاین است. آنچه در ادامه آمده به شما کمک خواهد کرد تا درک بهتری از تبلیغات پرداخت به ازای اکشن یا همان CPA که از مدلهای تبلیغات دیجیتال است، به دست آورید و استفاده بهینهتری از آن در کسبوکارتان داشته باشید.
مخفف واژه CPA عبارت «Cost Per Action» و به معنی هزینه به ازای اکشن (انجام یک فعالیت توسط کاربر) است. CPA که یکی روشهای تبلیغات به منظور جذب مشتریان جدید است. در این مدل تبلیغات، تبلیغدهنده تنها بابت نمایش تبلیغ به کاربرانی که جذب و پس از آن اکشن خاصی را درون اپ انجام دادهاند، پرداخت خواهد داشت.
مزایای تبلیغات CPA
مراحل مدل تبلیغاتی CPA میتواند بسیار هدفمندتر از دیگر مدلهای تبلیغات آنلاین باشد.
ریسک کمتر نسبت به برخی دیگر از مدلهای تبلیغات آنلاین. در این مدل تبلیغات به ازای هر عمل، تبلیغکننده مبلغی دریافت مینماید.
ردیابی کمپین و محاسبه میزان <ROI> در کمپینهای تبلیغاتی CPA آسانتر است.
CPA به تبلیغدهندگان آزادی عمل میبخشد.
ارزش طول عمر مشتریانی که از این طریق جذب میشوند بیشتر است زیرا در طول زمان با اپلیکیشن شما تعامل خواهند داشت.
اگر مخاطب درست هدف گرفته شود و بر آنها نظارت شود، امکان جذب کاربران به مراتب وفادارتر و با کیفیتتری فراهم خواهد بود که کسب درآمد از آنها سادهتر از دیگران است.
مدل پرداخت CPA که با عنوان هزینه به ازای مشارکت نیز شناخته میشود، زیرا به کمک خروجیهای آن میتوان میزان مشارکت کاربران را اندازهگیری نمود.
در موارد بالا به برخی از مزایای تبلیغات CPA پرداختیم، اما باید در نظر داشته باشیم که این مدل علیالرغم نقاط قوت فراوان خود، نقاط ضعفی هم میتواند داشته باشد که در ادامه به آنها میپردازیم.
احتمال اینکه مصرفکننده برای اولین بار یک تبلیغ را ببیند و بلافاصله کاری که از او انتظار میرود را انجام دهد، چندان زیاد نیست. زیرا تبلیغات در صورتی اثربخش خواهد بود که به صورت متعدد توسط بازدیدکنندگان آن مشاهده شود.
در مدل CPA ممکن است تبلیغ کننده دیگر نتواند مشتریان خود را دنبال کند و مخاطبان خود را در مقیاس های بزرگتر آگاهی دهد.
نکاتی که در اجرای تبلیغات CPA باید بدانیم
اکشن را به ازای هدف خود تعیین کنید
CPA به هزینه جذب مشتریان و یا کمپینهایی گفته میشود که حاضرند پول پرداخت کنند؛ به این ترتیب شما میتوانید اکشن مورد نظر را بر اساس نیازها و اهداف کسبوکار تعریف کنید و همچنین از طریق آن تعاملات و مشارکت مشتریان با کسبوکار خود را نظارت کنید و آن را افزایش دهید.
تعیین مرحله و میزان رشد کسبوکار
اینکه آیا کسبوکار شما در مرحلهای است که کسب سود برایتان در اولویت قرار میگیرد؟ یا در مرحلهای قرار دارید که میتوانید از سود بگذرید و در عوض بهتر و بیشتر دیده شوید. تعریف دقیق اهداف و ریسکهای موجود، نقشی اساسی دارند.
میزان بودجه بازاریابی
میزان بودجه خود را در نظر بگیرید، اگر بودجه محدودی دارید نیاز نیست که تمامی آن را صرف تبلیغات کنید. شما میتوانید در صورتی که با محدودیت بودجه مواجه هستید، آن را صرف هدفهای دیگر کسبوکار خود کنید و زمانی که بودجه شما افزایش پیدا کرد، کمپینهای خود را گسترش دهید.
انتخاب شبکه بازاریابی مناسب
سعی کنید شبکهی بازاریابی متناسب با نیازتان را انتخاب کنید و طی قرارداد در مورد امور مالی، کانالهای رسانهای و … مورد نظر خود توضیح دهید. انتخاب شبکه بازاریابی مناسب شما نقش مهمی در نزدیک شدن به اهداف کسبوکار در مدت زمان کمتر دارد.
از مجری تبلیغات مناسب استفاده کنید
روی کمپین یا کمپینهای تبلیغاتی خود نظارت داشته باشید. بازاریابی مشارکتی، کمپینهای تبلیغات کلیکی و بازاریابی محتوایی، نتایج متفاوتی دارند. با توجه به نوع کسبوکار و محصول خود بهترین مدل را برای کسبوکارتان انتخاب کنید. استفاده از محبوبترین کمپینها ممکن است برای شما نتیجه متفاوتی بوجود آورد، پس مناسبترین کمپین برای کسبوکار خود را طی آزمون و خطا شناسایی و انتخاب کنید.
Generalped
بانس ریت چیست؟
بانس ریت (Bounce Rate) یا نرخ پرش یک فاکتور مهم در ارزیابی میزان تعاملی است که کاربر با صفحات سایت شما برقرار کرده است. این فاکتور در گوگل آنالیتیکس (Google Analytics) درصد نسبت کاربرانی را نشان میدهد که وارد صفحهای از سایت شده و بدون هیچ تعاملی از آن صفحه خارج میشوند به کل کاربرانی که از آن صفحه بازدید کردهاند. به بیان سادهتر یعنی چه میزان از مخاطبانی که وارد صفحه شما شدهاند بدون هیچ تعاملی از آن خارج شدهاند.
نرخ پرش یکی از معیارهای کمی (Metric) گوگل آنالیتیکس برای بررسی رفتار بازدیدکنندگان یک صفحه فرود (Landing Page) است. در نظر گرفتن این معیار در کنار چند معیار دیگر مانند زمان ماندن در صفحه (Session Duration) و نرخ خروج (Exit Rate) میتواند دید خوبی نسبت به نحوه تعامل کاربران با صفحه فرود به ما دهد.
چرا بانس ریت اهمیت دارد؟
هیچ معیار مشخصی برای تعیین بانس ریت بهینه وجود ندارد، چون علاوهبر اینکه سایتهای مختلف اهداف متفاوتی را از ورود کاربران به صفحات خود دنبال میکنند؛ به سادگی نیز میتوان با کمک گوگل تگ منیجر (Google Tag Manager) نرخ بانس ریت را شکاند (کاهش داد). با این حال بالا بودن این نرخ میتواند زنگ خطری برای شما باشد. به این معنا که تعداد کاربرانی که با صفحه شما درگیر نشده و تعاملی نداشتهاند، بالا است و به همین میزان احتمال بازگشت این کاربران به سایت شما نیز کاهش مییابد.
دلایل بالا بودن بانس ریت چیست؟
هنگامی که کاربری با صفحه سایت شما ارتباط و تعاملی برقرار نمیکند به این معناست که با محتوای صفحه درگیر نشده است. بنابراین بهتر است ابتدا به جدول زیر نگاه کرده و چنانچه بانس ریت بالاتری از این مقدار دارید به واکاوی دلایل این بیمیلی مخاطبان برای تعامل بیشتر بپردازید. این دلایل دامنه گستردهای از شکل ظاهری سایت گرفته تا سرعت لود صفحه را در بر میگیرد. بهترین شیوه برای بررسی این دلایل این است که خود را جای کاربر بگذارید و ببینید چه نکاتی در صفحه مدنظر شما را نسبت به برقراری ارتباط بیشتر، دلسرد میکند.
اولین برخورد کاربر با صفحه فرود شما هنگام لود شدن صفحه است. در صورتی که سرعت لود سایت شما پایین باشد کاربر به آسانی و بدون هیچ تعاملی صفحه شما را ترک میکند. برای چک کردن سرعت سایت میتوانید از ابزارهایی مانند Google Page Speed یا GTMetrix کمک بگیرید.
نکته بعدی که میتواند موجب بالا رفتن نرخ بانس ریت سایت شما شود، نامناسب بودن رابط کاربری (UI) و تجریه کاربری (UX) است. برای مثال انتخاب یک فونت نامناسب یا سردرگم کردن کاربر به علت نبود دستهبندی یا خستهکننده بودن طراحی ظاهری صفحه، میتواند کاربر را از ادامه جستوجو در سایتتان منصرف کند.
همچنین عدم صداقت با کاربر و محتوای گمراهکننده نیز میتواند تاثیر بهسزایی در افزایش نرخ پرش داشته باشد. فرض کنید شما تبلیغ یک کالای خاص را در سایتی دیگر به کاربر نمایش میدهید. هنگامی که کاربر روی آن کلیک میکند و وارد صفحه فرود شما میشود، اولین انتظاری که دارد این است که محصول مورد نظر را ببیند؛ اگر چنین نباشد، سریعاً صفحه سایت را میبندد. حتی ممکن است ناموجود بودن آن محصول حین ورود کاربر به صفحه نیز موجب از دست رفتن اعتماد او و خروج از سایت شما شود.
چگونه میتوان بانس ریت را کاهش داد؟
برای کاهش بانس ریت روشهای متفاوتی وجود دارد که میتواند با توجه به کارکردی که از صفحه فرود خود انتظار دارید متفاوت باشد. نکتهای که باید به آن توجه کنید این است که شما ممکن است با تعریف تگهای متنوعی بانس ریت خود را کاهش دهید ولی دقت کنید که آیا این تگها شما را به هدفتان از حضور کاربر در صفحهتان میرساند یا روشی برای پاک کردن صورت مسئله و دستکاری آمار گوگل آنالیتیکس است! برای مثال تعریف تگ اسکرول و مدت زمان مشخص ماندن کاربر در صفحه برای یک سایت خبری ممکن است شما را به هدفتان از ورود کاربر به آن صفحه برساند و شکستن بانس ریت با این روش برایتان مناسب باشد؛ در حالی که همین موضوع برای یک سایت فروشگاهی باعث گمراهی شما در تحلیل آمارتان میشود. راهکارهای زیر به شما کمک میکند تا نرخ پرش صفحاتتان را کاهش دهید:
افزایش سرعت لود صفحه
تعریف تگهایی که هدف شما از حضور کاربر در صفحه فرودتان را برآورده میکند
برآورده کردن انتظارات کاربر و پرهیز از محتوای گمراهکننده
بهبود رابط کاربری و تجربه کاربری
پیشنهاد دادن لینکهای مرتبط و مفید به کاربر و ترغیب او به کلیک روی آنها
قرار دادن محتوای متنوع برای جلوگیری از خسته شدن کاربر
مدیریت جایگاههای تبلیغاتی
مقایسه بانس ریت صفحات مختلف سایت و الگوبرداری از صفحات پرتعامل برای بهبود دیگر صفحات
توجه به رفتار کاربران دستگاههای مختلف و بهبود تجربه کاربری هر دستگاه به صورت جداگانه
Generalped
با ظهور و گسترش اینترنت، استفاده از تبلیغات سنتی کمتر شد و تبلیغکنندگان به استفاده از فضای آنلاین روی آوردند و مصرفکنندگان نیز از این شرایط استقبال کردند و استارتاپها بودجه خود را به کمپینهای تبلیغاتی اختصاص دادند. با توجه به این شرایط هزینه تبلیغات نمایشی با رشد فزایندهای روبهرو شد.
علت آنکه تبلیغات نیتیو با اقبال مشتریان روبهرو شده مشخص است؛ چون عملکرد خوبی دارد. اما با توجه به اینکه انسانها تنها ۳۰٪ از آنچه مشاهده میکنند را به خاطر میسپارند، مهم است تبلیغی تولید کنید که توجه مخاطب را تا حدی جلب کند که بر روی آن کلیک نماید.
در مطلب پیش رو، شما را با ترندهای تبلیغات نیتیو در سال ۲۰۲۰ آشنا میکنیم تا با الهام گرفتن از آنها کار تبلیغاتی خود را در سال جاری با دیدگاه گستردهتری انجام دهید.
ترندهای تبلیغات نیتیو
اگر میخواهید تبلیغات شما در یک پلتفرم تبلیغات نیتیو منحصربهفرد باشد نیاز دارید که ترندها و بهترین نمونههای تبلیغات نیتیو را زیر نظر داشته و بررسی کنید. برای آشنایی با آمار برجستهترین تبلیغات نیتیو در سال ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰ با این مطلب همراه شوید.
۱. ابزار و رسانه تبلیغات
در سال ۲۰۲۰ تبلیغات نیتیو بیشتر به صورت برنامهمحور و متکی به موبایل درآمد و به این ترتیب بیش از پیش گسترش یافت. بسیاری از برندها و آژانسهای خوب تبلیغاتی از این روش تبلیغاتی استفاده کردند و در پایان سال ۲۰۲۰، تبلیغکنندگان حدود دو سوم از بودجه خود را به تبلیغات نیتیو اختصاص دادند.
۲. نقش کلیدی زمینه
سایتی که کمپین تبلیغاتی نیتیو خود را بر روی آن اجرا میکنید، در ایجاد میزان تعامل تاثیرگذار است. بنابراین باید در انتخاب آن دقت کنید تا تبلیغ شما در زمینه مرتبط و مناسب قرار بگیرد. زیرا همانطور که میدانید تبلیغات نیتیو یا همسان، به شکل زمینه سایتی که در آن قرار دارند درمیآیند. از همین رو متن و زمینه، نقشی کلیدی را بازی میکنند. برای دیده شدن نام تجاری خود باید این موضوع را در نظر بگیرید.
ممکن است سایتهای مختلفی برای KPI شما مناسب باشند، به همین دلیل باید بسیار زیاد تست و آزمایش انجام دهید تا بتوانید در نهایت تعدادی سایت را برای هدف خود انتخاب کنید که قدرت برند ناشر به اندازه عملکرد شما خوب باشد.
۳. رفع نیاز با تبلیغات نیتیو
طبق تحقیقات در زمینه بازاریابی محتوا، درصد بیشتری از مصرفکنندگان ترجیح میدهند به جای شیوههای تبلیغات سنتی، از طریق محتوا درباره محصول یا خدمات اطلاعات کسب کنند. این موضوع به تبلیغکنندگان فضایی میدهد که بهجای ایجاد مزاحمت برای مخاطب، تبلیغاتی بسازند که خلاقانه و آموزنده باشد و اطلاعات را به شیوهای جذاب و مفید به مخاطب ارائه دهد.
۴. اهمیت ویدئو در آینده
در سال ۲۰۲۰، هزینه پرداخت شده برای تبلیغات ویدئویی دیجیتال روز به روز بیشتر شده و به سرعت از تبلیغات جستجو و نمایشی پیشی گرفته است. این افزایش سریع نشان میدهد ایجاد و توسعه یک استراتژی قوی ویدئویی نیتیو اکنون بیش از هر زمان دیگری اهمیت دارد. پس باید هرچه زودتر دست بهکار شوید و مراحل آزمایش و بهینهسازی را انجام دهید.
۵. اهمیت تعامل
درصد زیادی از بازاریابان، بازاریابی تعاملی را بسیار موثر میدانند. دلیل این امر، نقش پررنگ تجربه شخصیسازی شده در محتوای تعاملی است. مزیت بزرگ بعدی در محتوای تعاملی مناسب بودن آن برای بهاشتراکگذاری در رسانههای اجتماعی و در بین دوستان و آشنایان است. محتوای تعاملی جذاب است و اگر به درستی انجام شود، میتواند منجر به تبلیغات دهان به دهان گردد.
۶. هدفگذاری ویژه
با پیشرفت تبلیغات دیجیتال، قابلیتهای هدفگیری نیز تکامل یافته و متخصصان این امر، از قابلیتهای هدف قرار دادن به عنوان مورد متمایز کننده در انتخاب پلتفرم مناسب تبلیغات نیتیو نام میبرند. این قابلیت یعنی میتوان مخاطبان را بر اساس زمان، تاریخ، قصد خرید و خیلی موارد دیگر که ابزار پیشرفته بازاریابی فراهم آورده مورد هدف قرار داد. ضروری است که شیوههای این هدفگذاری را یاد بگیرید و در برنامه خود قرار دهید.
۷. هنر ریتارگتینگ
هدفگذاری ویژه تنها نوع هدفگذاری نیست که در سال ۲۰۲۰ افزایش یافت. ریتارگتینگ یا هدفگیری مجدد هم بسیار پرکاربرد شد. ریتارگتینگ یعنی مورد هدف قرار دادن کسانی که پیش از این به محصولات شما توجه یا علاقه نشان دادهاند و از همین رو، احتمال تبدیل شدن آنها بیشتر است. از هر ۴ مشتری، ۳ نفر جذب تبلیغات مجدد میشوند. تبلیغات ریتارگتینگ احتمال کلیک را در تبلیغات نمایشی ۷۶٪ بالا میبرد. پس تلاش کنید بهطور موثر مورد توجه قرار بگیرید.
۸. تغییر رنگها
شاید برایتان جالب باشد اما از تصاویر سیاه و سفید استفاده کنید و نتیجه را ببینید. از نظر روانشناسی، انسان از تکرار خسته میشود. این موضوع در مورد رنگها هم صادق است. وقتی مخاطب همیشه تصاویر رنگی ببیند، یک تصویر سیاه و سفید توجهش را بیشتر جلب میکند. گفته میشود این کار میتواند نرخ کلیک (CTR) را تا ۴۷٪ افزایش دهد. پس ارزش امتحان کردن دارد.
Generalped
آیا در کسبوکارتان به مسیری که مشتری باید از ابتدای آشنایی با برند شما تا خرید از شما طی کند، فکر کردهاید؟ آیا تاکنون نقش کد تخفیف در خریدهای موبایلی را بررسی کردهاید؟ این مسیر در دنیای بازاریابی، سفر مشتری (Customer Journey) نام دارد. سفر مشتری به فرآیندی گفته میشود که کاربران طی میکنند تا از وجود یک محصول یا خدمات تازه باخبر شوند و پس از ارزیابی، آن را خریداری کنند. اصلیترین مراحل سفر مشتری، شامل ۳ مورد زیر است:
آگاهی (Awareness)
توجه (Consideration)
تصمیم (Decision)
کاربران در هر یک از مراحل، الگوی رفتاری خاصی دارند. توجه و آنالیز سفر مشتری به شما کمک میکند تا مناسبترین استراتژی بازاریابی را در هر مرحله در نظر بگیرید. به عنوان مثال، شما هرگز نباید برای کسی که اصلا محصولتان را نمیشناسد و کسی که تا مرز خرید از شما آمده، استراتژی یکسانی را اجرا کنید. اگر با این مفهوم آشنایی ندارید، پیشنهاد میکنیم پست کالج تپسل درباره قیف بازاریابی و سفر مشتری را مطالعه کنید. در این پست، قصد داریم درباره نقش تاثیرگذار کوپن و تخفیف در سفر مشتریان در موبایل صحبت کنیم.
کد تخفیف چه نقشی در سفر مشتری در موبایل دارد؟
بر اساس تحقیقات جدید گروه مشاوره BRP، اکثریت کاربران (۶۷٪) تمایل بیشتری به خرید از خردهفروشانی دارند که تخفیفهای موبایلی ارائه میدهند. با وجود چنین آماری، تنها ۴۰ درصد از کسبوکارهای خردهفروشی و برندها تایید کردهاند که کد تخفیف در خریدهای موبایلی را به عنوان بخشی از خریدهای درون اپلیکیشن موبایل در نظر گرفتهاند.
استفاده از تلفنهای هوشمند و متعاقباً اپلیکیشنهای موبایل روز به روز در حال افزایش است. امروزه اهمیت وجود اپلیکیشنهای موبایل بر هیچ کسبوکاری پوشیده نیست. کاربر آنلاین امروزی به دنبال سادهترین راهها برای خرید آنلاین است و از آنجایی که گوشیهای موبایل همواره در دسترس هستند، بهترین شیوه استفاده از اپلیکیشنهای موبایل است. تحقیقات این موسسه ثابت کرده است که درصد خریدهای موبایلی همچنان در حال رشد است؛ بر اساس این مطالعه، ۴۱ درصد از مشتریان قصد دارند تناوب خرید از طریق موبایل و تبلت را افزایش دهند. با وجود چنین آمار قابل توجهی، تنها ۴۱% از خردهفروشان برای بهبود تجربه و سفر مشتری در موبایل برنامهریزی کردهاند.
بسیاری از مشتریان (۳۴٪) هنوز برای جستجوی قیمتها از موبایل استفاده میکنند، در حالی که ۲۸ درصد از مشتریان برای پیدا کردن پیشنهادها و تخفیفهای ویژه از طریق موبایل سرچ میکنند. بنابراین نمیتوان نقش موثر کد تخفیف در خریدهای موبایلی را نادیده گرفت.
صاحبان کسبوکارهای خردهفروشی میتوانند با طراحی درست سفر مشتری و قابلیتهای موبایلمحور، تجربه خوبی را برای کاربران موبایلی ایجاد کنند تا اغلب مشتریانی که از طریق موبایل سرچ میکنند، به سمت خرید هدایت شوند. 68% درصد از کسبوکارهای خردهفروشی میگویند موبایلوب برای مشتریان خود ایجاد کردند؛ در حالیکه تنها 47% از آنها اپلیکیشن موبایل برای کسبوکارشان ایجاد کردند.
توجه داشته باشید حتی اگر خریدهای نهایی کاربران در فروشگاه و به صورت حضوری انجام شود، تحقیقات نشان میدهد که وب/اپ موبایل در پروسه هدایت خرید مصرفکنندگان نقش بسیار مهمی دارند. تصویر زیر نشاندهنده میزان توجه صاحبان کسبوکارها به انواع قابلیتهای موبایلی است. سه دسته کلی در این نمودار ارائه شده: ۱- قابلیتهای موبایلی که به درستی اجرا شده، ۲- قابلیتهای موبایلی که اجرا شده و نیازمند بهبود است، ۳- قابلیتهای موبایلی که صاحبان کسبوکار قصد دارند طی 2 سال آینده اجرا کنند.
با افزایش استفاده مردم از موبایل و اپلیکیشنهای موبایل در سالهای اخیر شاهد پیشرفتهای چشمگیری در زمینه ترکیب فناوریهای تازه برای هدایت بهتر مشتری در طول سفر مشتری هستیم. برای شناسایی مشتریان موبایلی که به صورت فیزیکی وارد مغازه میشوند، راههایی وجود دارد. ۶۱% از خردهفروشان برنامهریزی کردند که به منظور کمک و هدایت کاربران موبایلی که قصد خرید از فروشگاهها دارند، از فناوریهای تازه استفاده کنند اما فقط ۳۹% از مشتریان، موبایل را ابزاری برای شخصیسازی خریدهای خود میدانند.
Generalped
این روزها بسیاری از دوستان پس از گذراندن یک یا دو دوره آموزش دیجیتال مارکتینگ به سرعت وارد بازار کار شده و مسئولیت واحدهای دیجیتال مارکتینگ استارت آپهای مختلف را قبول میکنند اما نکته اساسی اینجاست که علم مارکتینگ به چند تکنیک و ابزار آنلاین خلاصه نمیشود و شما نباید قبل از آموزش مبانی و اصول تبلیغات و بازاریابی در سمت مسئول بازاریابی دیجیتال ایفای نقش کنید و تنها پس از مطالعه عمیق در زمینه اصول بازاریابی (مانند کتابهای فیلیپ کاتلر) و هرم مازلو خواهید دید ابزارهای بازاریابی آنلاین چقدر کاراتر خواهند بود.
نکته بعدی بهینه سازی کانورژن ریت وضع موجود (Conversion Rate Optimization) CRO است که طی آن شما پس از طی کردن یک پروسه طولانی بررسی اطلاعات و رفتار مشتریان، با مشاوره کارشناس تجربه مشتریان یا UX DESIGNER نسبت به اصلاح وضع موجود و فرآیندهای وبسایت یا اپلیکیشن خود اقدام میکنید. بنابراین بهینه سازی تمامی شاخههای کسب و کار، یک پروسه همیشگی در بیزینس شما خواهد بود.
چهار روش که یک متخصص بازاریابی دیجیتال نباید فراموش کند
تبلیغات نیتیو یا همسان
تبلیغات کلیکی و بنری یکی از ابتداییترین کانالهایی است که توسط استارتآپها پیاده سازی میشود اما تبلیغات نیتیو یا همسان با وجود اینکه نسل جدید تبلیغات سی پی سی هستند و کانورژن ریت و اثربخشی بیشتری دارند، در بین شرکتها طرفدار کمتری دارند و این در حالیست که در کشورهای دیگر با گذر از این مرحله به سراغ ترکیب ریمارکتینگ در تبلیغات کلیکی رفتهاند.
افیلیت مارکتینگ
همکاری در فروش، بازاریابی مشارکتی یا بازاریابی افیلیت یکی از کانالهای فروش اصلی سایتهایی مانند آمازون است و طی آن شما میتوانید براساس یک معیار مشخص پرداخت داشته باشید.
بطور مثال شما میتوانید به ازای هر ثبت نام یا خرید یک مبلغ یا درصد مشخص به شرکت تبلیغ کننده پرداخت کنید تا در یک قرارداد برد برد همکاری بلند مدتی داشته باشید.
B2B یا همکاری بیزینس تو بیزینس
روش دیگری که شرکتهای موفق بسیار در آن حرفهای و هدفمند عمل میکنند بازاریابی و همکاری متقابل است. بطور مثال اخیرا لوفتهانزا و وبسایت علی بابا به دلیل داشتن اهداف سازمانی و بازارهدف مشترک، با راه اندازی یک کمپین انگیزشی در انجام تبلیغات و اطلاع رسانی همکاری موفقی داشتند و شما هم با بررسی و مذاکره با دیگر شرکتها میتوانید راهکارهای مختلفی در این زمینه پیاده سازی کنید.
از نمونه هایی که در این بخش رواج زیادی دارد میتوان به تبلیغات ایمیلی مشترک، پوش نوتیفیکیشن، تبلیغات شبکههای اجتماعی و ارائه محصول بصورت هدیه در قالب همکاری دو یا چند طرفه و پارتنرشیپ نام برد.
بازاریابی اتوماسیونی و ECRM
روش هوشمندانه بعدی پیاده سازی الگوریتم و چرخههای مختلف هدفمند و مناسبتی در شاخههای مختلف پلن مارکتینگ است. یک مدیر دیجیتال مارکتینگ میبایست برای هر بازدیدکننده و اطلاعات دریافتی(مانند مشخصات فردی و سبد خرید و صفحات بازدید شده) برنامه مشخص داشته باشد و از ابزارهایی مانند ایمیل، اس ام اس و پوش نوتیفیکیشن بصورت کاملا شخصی سازی شده بهره ببرد.
Generalped
درباره این سایت